از ان ال پی چه فایده ای عایدتان می شود؟
به کمک ان ال پی خواهید توانست سریع تر و به نحوی مؤثرتر از قبل، به اهداف شخصی خود دست یابید. به بیان دیگر در انجام کارهای مورد علاقه، دستتان بازتر خواهد بود. از این کارها بهره بیشتری عایدتان می شود، اطلاعات بیشتری کسب می کنید، و به خصوص، در همان چارچوبی قرار خواهید گرفت که خودتان می خواهید.با بهره جستن از تکنیک های توانمند این روش، مثلاً در زمینه برقراری ارتباط با دیگران، روابطی نزدیک و صمیمی با سایر افراد برقرار می کنید.
برای نیل به این مقصود، منابع ذهنی ( جزء عصبی NEURO) خود را که قبلاً هرگز از وجود آن آگاه نبودید به کار خواهید گرفت، و فرا خواهید گرفت که چگونه به شیوه های بسیار خاص از عنصر کلامی ( جزء کلامی LINGUISTIC) برای دستیابی به اهدافتان، بهره بگیرید. نیز خواهید آموخت که چگونه وضعیت ذهنی خویش را به مهار خود درآورید وبه چه ترتیب باورها و ارزش های پذیرفته شده خود را به نحوی همروند کنید که به نتایج دلخواهتان (جزء برنامه ریزی ان ال پی PROGRAMMING) دست یابید.
اصول و تکنیکهای ان ال پی به شما توانایی خواهد بخشید تا به شیوه ای خلاق و پرمایه، با موقعیت های دشوار دست و پنجه نرم کنید. در ان ال پی بیشتر بر انجام دادن تأکید می شود تا دانستن. به طور خلاصه درک ان ال پی و عمل کردن به آن، در موارد زیر به شما یاری می رساند:
برقراری روابط فردی با دیگران
افزایش مهارت شخص در زمینه متقاعد کردن دیگران
کسب یک نگرش ذهنی سازنده و مفید
افزایش عزت نفس
غلبه برتأثیرات تجربه های منفی گذشته
تمرکز یافتن براهداف، و هدایت انرژی درونی خود به سوی دستیابی به این اهداف
اعمال کنترل بر شیوه های بروز احساسات
همسو کردن ارزش ها و باورهای خویش با آنچه که می خواهیم به دست آوریم
ترک عادت های نامطلوب
ایجاد حس اعتماد به نفس برای انجام کارهایی که میخواهید انجام دهید
دستیابی به اهدافی که قبلاً آنها را دست نایافتنی و ناممکن می پنداشتید
ایجاد درک متقابل بین شما و مراجعین و مشتریان و همکارانتان
یافتن روش های خلاق برای حل مسائلتان
لذت بردن از فعالیت هایی که قبلاً از انجامشان هراسان بودید
بهره گیری کارآمدتر از زمان
افزایش حس هدفمندی در زندگی
دستیابی به مهارتهایی که همیشه آرزو داشتید به آنها دست یابید
برنامهریزی عصبی ـ کلامی
«برنامهریزی عصبی کلامی» (به انگلیسی: Neuro-linguistic programming) و(مخفف انگلیسی: ‘NLP’)، یک رویکرد ارتباطی، رشد فردی و یک روش رواندرمانگری است که توسط «ریچارد بندلر»(به انگلیسی: Richard Bandler) و «جان گریندر» (به انگلیسی: John Grinder) در سال ۱۹۷۰ و در کالیفرنیای آمریکا، ایجاد شد. ایجادکنندگان این رویکرد، مدعی بودند که بین فرایندهای عصبی؛ «عصبی»، پردازشهای زبانی؛ «زبانی» و الگوهای رفتاری، ارتباطی وجود دارد که میتواند از طریق تجربه؛ «برنامهریزی» کرد و آنها را یادگرفت و به این روش از این رویکرد برای هدف ویژهای در زندگی، بهره گرفت و حتی به این طریق بتوان مسیر زندگی را تغییر داد.
برنامهریزی عصبی ـ کلامی چیست؟
برنامهریزی عصبی ـ کلامی یا برنامه ریزی به زبان عصبی، رویکردی منظم است که هدف از آن افزایش اثر بخشی فردی است. اصل اساسی در برنامه ریزی عصبی ـ کلامی این است که، افراد به شیوههای خاص خود در مورد جهان فکر میکنند، آن را میبینند، میشنوند، لمس میکنند و میفهمند. برنامه ریزی عصبی ـ کلامی با ساختار تفکر و قالب های فکری سرو کار دارد و نه افکار خاصی که در ذهن وجود دارد.«برنامهریزی عصبی ـ کلامی»، با الگوبرداری از انسانهای موفق و شناخت عملکرد دستگاههای ذهنی و مغزی انسان، مهارتهای کاربردی و مؤثری را در بهبود روش فکر کردن و زندگی کردن معرفی کرده است، بهویژه این یافتهها، بیشتر با مطالعات حرکات چشم و رابطۀ آن با عملکرد مغزی و ذهنی مرتبط بوده است. اینکه مردم در زمان فعالیتهایی مانند یادگیری و فکرکردن، به چه نقاطی نگاه میکنند و حرکات چشم آنها به چه صورت است و رابطۀ آن با بخشهای مختلفی از مغز چگونه است که البته همۀ این موارد بستگی دارد به کشف اطلاعاتی که از فرایندهای فکری دیگران به دست میآورید، که بنابر باور NLP ها سر نخ این اطلاعات، در حرکات چشم است.
«برنامه ریزی عصبی ـ کلامی» یا NLP، به انسان درباره کارایی مغز می آموزدو این که چگونه با استفاده از الگوهای موفق جهان بیرون، زندگی خود را با کیفیت بهتر شکل دهند. این دانش، کاربردهای بسیار متنوعی دارد و بهره گیری از آن به شغل و حرفه هر فرد بستگی دارد. همچنین در بسیاری از موارد به ما کمک می کند تا از محدودیت های فردی رهایی یابیم و با واقعیات بیشتر مأنوس شویم. با آموختن این علم می توان بیشتر در سطوح ناخودآگاه تغییراتی ایجاد کرد تا در راستای این تغییر و تحول، زندگی ما نیز به راحتی دستخوش تغییر قرار گیرد.همچنین برنامه ریزی عصبی ـ کلامی به شما این اجازه را می دهد که دقیقاً تعیین کنید که کدام تغییر و تحولات ذهنی لازمند تا نتیجه ای تحقق یابد.شکل گیری رفتار از دید برنامه ریزی عصبی ـ کلامیگفتنی است در واقع نه تنها بعضی از اعمال ما، بلکه تمام کارهایی را که انجام می دهیم و به اصطلاح آنها را “رفتار” می نامیم، بر طبق یک برنامه ریزی قبلی انجام می شود.
این برنامه ریزی گاهی کنترل شده و به اصطلاح خودآگاهانه است؛ مانند رفتن به سفر و برخی اوقات برنامه ریزی ناخودآگاهانه در ما شکل گرفته است، همچون ترس از شب. بنابراین مسئولیت برنامه ریزی در ما را به صورت ناخودآگاهانه، ضمیر ناخودآگاه عهده دار است که در واقع مسئول رفتارهای ما است. ضمیر ناخودآگاه فعالیت قسمتی از مغز است و نظریه های گوناگونی در خصوص جایگاه آن در مغز بیان شده است. در هر صورت این ضمیر ناخودآگاه است که با دریافت اطلاعات و پیام ها از محیط و پردازش آنها رفتاری را برای حفظ و امنیت فرد پدید می آورد و در NLP یا برنامه ریزی عصبی ـ کلامی با ابزارهای خاصی که وجود دارد، می آموزیم چگونه این رفتارها را تغییر دهیم. با تکنیک های برنامه ریزی عصبی ـ کلامی می توانیم رفتارهای نامطلوب کنونی را تغییر دهیم و بر رفتارهای آینده ی خود تأثیر مثبتی بگذاریم.NLP به ما می آموزد که چگونه متفاوت ومثبت فکر کنیم.
هنری فورد : “اگر کاری را انجام می دهید که همیشه انجام می دادید، نتیجه ای را می گیرید که همیشه می گرفتید.”
آنچه که از این جمله برداشت می شود این است که اگر نتیجه دلخواه را نمی گیرید، باید روش کار خود را تغییر بدهید.شما حق دارید بپرسید : ” بله ، اما چطور؟ ” و پاسخ من به شما دانش NLP است.کلام یا گفتگو تعیین می کند که ما چگونه با خودمان و دیگران ارتباط برقرار می کنیم. توانمندسازی کلام، رفتار توانمند را می سازد. به همین ترتیب تفکر منفی نتیجه تفکر ضعیف است که اغلب خارج از آگاهی ماست و نتیجه اشان انتخاب محدود است.
تفکر منفی یا مثبت یک گفتگوی درونی است. سعی کنید این جملات تکرار کنید و متوجه تفاوت در خود باشید (جای خالی را با آنچه درباره شما صادق است پر کنید):من به … نیاز دارم.
من … را می خواهم.
من … را انتخاب می کنم.
متوجه می شوید که تغییر یک کلمه می تواند تأثیر قابل توجهی در طرز فکر شما و در نتیجه در رفتار شما داشته باشد.
ارتباط موثر و موفق با ان. ال . پی (NLP)
در ادامه چهار اصل کلی و اساسی ان.ال.پی تحت عناوین :
* ارتباط مؤثر(راپورت)
* هنر برقراری ارتباط روشن
* هنر متقاعد کردن
* روبه رو شدن با مقاومت
بیان می شود. ضمن اینکه تمرین هایی برای دستیابی به هر مرحله ارائه می گردد.
ارتباط مؤثر:
انسان ها به صورت های متفاوتی تربیت شده و روش های زندگی را به شکل های متعدد تجربه کرده اند، همه وجودهای یکتا و بی همتایی هستند که دارای عقاید مختلف، قابلیت ها و هویت های متفاوت بوده و به نحو خاصی به جهان می نگرند. پس برای برقراری ارتباط با دیگران باید آنها را به خوبی شناخته و از دیدگاه های آنها درباره جهان آگاهی یابید و در این شرایط نیاز نیست که عقاید و باورهای دیگران را بپذیرید، بلکه کافی است که به آن ها احترام بگذارید، و راپورت در یک عبارت یعنی برخورد با افراد به همان شکلی که در جهان هستند.برای موفقیت به تمرین های زیر توجه کنید:
هم آوا شدن با سرعت تکلم مخاطبین ساده ترین راه برای ایجاد ارتباط مؤثر در روابط ابتدایی می باشد.
همگام شدن دیگر مهارتی است در زمینه های: روحیه ، زبان بدن، سرعت تکلم و … می توان به کار برد. توجه داشته باشید که در هر زمان یک مورد را انتخاب کنید.حالت فردی که روی تلویزیون است را به خود گرفته و به تغییر روحیه و احساس خود توجه کنید.
مطالب مرتبط :
نقشه راه NLP: ارتباطات در علم ان ال پی (قسمت اول)
نقشه راه NLP: ارتباطات در علم ان ال پی (قسمت دوم)