تصمیماتی که امروز میگیریم میتواند تاثیرات بسیار بزرگی در آینده ما داشته باشند. در یک لحظه، میتوانیم تصمیم بگیریم تا کاری انجام بدهیم که شکل و خط سیر زندگی ما را تغییر بدهد. همه اینها در یک لحظه اتفاق میافتند. در این لحظه، شما میتوانید تصمیم بگیرید تا رها کنید، تسلیم شوید، عاشق شوید، ازدواج کنید، طلاق بگیرید، بچهدار شوید، به سرتاسر کشور سفر کنید، کسب و کاری را شروع کنید یا میلیونها چیز دیگر که میتواند زندگی شما را برای سالها و دهههای پیشرو تغییر بدهد.
“هرگز درختی را در زمستان قطع نکنید. هرگز سریع تصمیم منفی نگیرید. وقتی از نظر حال و حوصله در بدترین وضعیت هستید، هرگز تصمیمات مهمتان را نگیرید. منتظر بمانید. صبور باشید. طوفان خواهد گذشت. بهار خواهد آمد.”-رابرت.اچ.اسکالر
در واقع، گرفتن این تصمیمات به نظر ساده میآید. آنها به نظر در یک لحظه اتفاق افتاده، ناگهان ما را مورد اصابت قرار میدهند، انگار مشتی آجر از ناکجاآباد به سوی ما سرازیر میشوند. هرچند، این تصمیمات به صورت ناگهانی و غیرمنتظره اتفاق نمیافتند. آنها به سادگی در زندگی ما اتفاق نمیافتند. آنها به مرور باعث ایجاد نیرو شده، راهشان را از میان ذهن ناخودآگاه ما باز کرده، به دنبال شواهد و نشانههای قابل اتکا میگردند تا به ما اطمینان بدهند که در حال انجام کار درست هستیم.
طبق بزرگترین سیستمهای تشخیص الگوی جهان، ذهن همیشه به دنبال نشانههاست. مادامیکه ارزشها و باورهایش را تقویت کند، همیشه به دنبال این است تا از تصمیماتش دفاع کند، حالا هر چیزی که میخواهد باشد. امّا ذهن هم باید راهنمایی شود. باید به سمت یک پایان یا هر چیزی دیگری متمرکز شود. به محض اینکه نقطه تمرکز ذهن تغییر کند، به دنبال شواهد قابل اتکا در جهت آن نقطه پایانی میگردد.
و این همان قدرت تمرکز در زندگی است. تمرکز میتواند به ما کمک کند تا تصمیم بگیریم کاری در زندگی انجام بدهیم که به جای تاثیر منفی، تاثیر مثبتی روی زندگیمان داشته باشد. به ما کمک میکند تصمیم بگیریم اصلاً کاری انجام بدهیم یا نه. وقتی روی یک چیز مثبت تمرکز کنیم، کمک میکند تا نتایج مثبتی هم بگیریم. امّا، وقتی تعادل تمرکز ما منفی است و به سمت چیزهای منفی تمایل دارد، نتایج هم اغلب منفی است.
بهرحال، اگر سعی میکنید تصمیم بگیرید تا کاری در زندگی انجام بدهید یا کاری انجام ندهید، یک سری روش وجود دارد که به شما کمک میکند تا در این مورد تصمیم قطعی بگیرید. گرفتن تصمیمات بزرگ اغلب بسیار سخت است. برای مثال، چیزی مثل طلاق، تغییر شغل، برگشتن به مدرسه، ازدواج کردن، سفر به دورتادور کشور و امثال اینها، همه با یک سری شرایط متفاوت درگیر هستند که باعث میشود گیج شده و بترسیم.
پس چطور تصمیم بگیرید در زندگی کاری را انجام بدهید یا نه؟ چطور تصمیمات سختی بگیرید که میتوانند به طور کامل وضعیت و کیفیت زندگی شما را برای سالها و دهههای پیشرو تغییر بدهند؟ مشخصاً این کار ساده و راحتی نیست. امّا وقتی یک سری شرایط را در ذهنتان بررسی کنید امکانپذیر میشود. چیزی که باید انجام بدهید، تجزیه و تحلیل عمیق اینکه شما چه کسی هستید و از زندگی چه چیزی میخواهید است تا مطمئن شوید تصمیمات شما هماهنگ با آنهاست.
چطور تصمیم میگیرید تا کاری را انجام بدهید؟
پایه و اساس هر تصمیمی اغلب شامل سبک سنگین کردن این است که آیا کاری که میخواهیم انجام بدهیم برای ما خوب هست یا نه. ما تاثیری که تصمیماتمان روی خانواده یا شغلمان میگذارد را در نظر میگیریم. هرچند، اگر با تصمیم بزرگی مواجه هستید و بین دوراهی تصمیمگیری قرار دارید، یک سری روشهایی وجود دارد که جوابشان را پس دادهاند و شما میتوانید از آنها استفاده کنید.
[yt_heading style=”modern-1-orange” align=”right” heading=”h3″ color=”#A5A8E8″ width=”100″ size=”16″ margin=”20″ ] 1. ارزشها و باورهای شما چیست؟ [/yt_heading]
وقتی سعی میکنید برای انجام دادن یا ندان کاری تصمیم بگیرید، اولین چیزی که باید در نظر بگیرید، ارزشها و باورهایتان است. ارزشهای شما چیست؟ به چه چیزهایی باور دارید؟ چطور این چیزها در طول سالها در زندگی شما ریشه میدوانند؟ برای مثال، اگر باور دارید که همه مردم دروغگو و خیانتکار هستند، چطور میتوانید ازدواج کنید؟ ارزشها و باورهای شما سرانجام بعد از دوره ماهعسل ظاهر خواهند شد و تاثیرات زیانباری روی رابطه شما خواهند گذاشت.
یک تکه کاغذ برداشته و هر چیزی که برای شما ارزش محسوب شده و باورش دارید را بنویسید. در مورد چیزهایی که از دوران کودکی شنیدهاید فکر کنید. این کاغذ را به دو قسمت تقسیم کنید، از یک طرف برای نوشتن ارزشهایتان و از طرف دیگر برای نوشتن باورهایتان استفاده کنید. زمان گذاشته و واقعاً روی آنها فکر کنید. زمان گذاشته و واقعاً لیستی کامل و فکر شده ایجاد کنید.
ارزشها میتوانند چیزهایی مثل دوست داشتن، همکاری، احترام به دیگران و امثال اینها باشند. باورها میتوانند چیزهایی مثل پول علف خرس نیست یا من چاق نیستم، من فقط استخوانبندی درشتی دارم و اینکه مردم همیشه من را ناامید میکنند باشند. به محض اینکه بتوانید تصور کنید، به محض اینکه شروع به نوشتن این چیزها کنید، به زمان و مکان دیگری منتقل میشوید. این به شما کمک خواهد کرد تا تصمیماتتان را با استفاده از نگاه کردن به الگوهایی که در گذشته وجود داشته بگیرید.
[yt_heading style=”modern-1-orange” align=”right” heading=”h3″ color=”#A5A8E8″ width=”100″ size=”16″ margin=”20″ ] 2. جنبههای مثبت و منفی [/yt_heading]
یک راه خوب برای گرفتن تصمیمات بزرگ، لیست کردن تمام جنبههای مثبت و منفی است که با آنها مواجه هستیم. اگر تصمیم بگیرید به شیوهی خاصی عمل کنید، چه اتفاقی میافتد؟ اگر به جهت دیگری متمایل شدید چه؟ نتایج مثبت بالقوهی تصمیم شما چیست؟ در مورد نتایج منفی چه؟ این کار اغلب کمک میکند تا چیزهایی که روی کاغذ در مقابل شما لیست شده را ببینید، مشابه وقتی که در مورد رسیدن به یک سری از اهداف مصمم هستیم و آنها را مینویسیم.
این کار تقریباً مشابه لیستی است که در مورد قبلی به آن پرداختیم. در سمت چپ، جنبههای مثبت را بنویسید. تمام نتایج مثبتی که میتوان از این تصمیمات انتظار داشت کدام است؟ در سمت راست، تمام جنبههای منفی را بنویسید. چطور این تصمیم میتواند تاثیر منفی روی زندگی شما داشته باشد؟ چه نتایج زیانباری روی وضعیت و موجودیت شما در این دنیا دارد؟ واقعاً زمان گذاشته و درباره آن فکر کنید.
[yt_heading style=”modern-1-orange” align=”right” heading=”h3″ color=”#A5A8E8″ width=”100″ size=”16″ margin=”20″ ] 3. اتفاقات خوب برای کسانی میافتد که صبر میکنند [/yt_heading]
ذهن روزانه چیزی در حدود ۶۰ تا ۷۰ هزار فکر را پردازش میکند. بله، درست شنیدید. حالآنکه یک سری از این افکار ممکن است تکرار شوند، خیلی از این اتفاقات در ذهن ناخودآگاه اتفاق میافتند. چیزی که میخواهم بگویم این است که گرفتن تصمیمات بزرگ بدون فکر و تأمل امکانپذیر نیست. اجازه بدهید کمی زمان بگذرد. این کار را وقتی تحت فشار یا شرایط اضطراری هستید انجام ندهید، چون ممکن است احساس بدی پیدا کنید. اگر کمی فضا برای نفس کشیدن در اختیار ناخودآگاهتان بگذارید، به مرور برای شما تصمیم خواهد گرفت.
اغلب گرفتن تصمیمات عجولانه عاقلانه نیست، حالآنکه ممکن است در ابتد ایده خوبی به نظر برسد. اجازه بدهید ایدهها در ذهن شما رسوخ کنند. به آنها اجاز بدهید تا به آرامی رشد کنند. اگر تحت فشار هستید، پس کاری زیادی نمیتوانید انجام بدهید. امّا، تصمیمات بزرگ اغلب به مرور زمان گرفته میشوند، نه یک شبه. پس، به خودتان اجازه بدهید تا نشسته و آرام بگیرید. برای مدتی در این مورد فکر کنید.
شما نمیتوانید همیشه از گفتگویی که در ذهن ناخودآگاهتان رخ میدهد آگاه باشید. شما همیشه قادر به فهمیدن کلماتی که در اعماق و نقاط تاریک ذهنتان گفته میشود نخواهید بود. امّا ایرادی ندارد. هنوز این اتفاق میافتد و هدف اصلی ذهن شما مطمئن شدن از این است که شما از دردها دوری کرده و به دنبال خوشیها میگردید. ذهن ناخودآگاه شما نیتش خیر است.
[yt_heading style=”modern-1-orange” align=”right” heading=”h3″ color=”#A5A8E8″ width=”100″ size=”16″ margin=”20″ ] 4. دلیل شما چیست؟ [/yt_heading]
دلایل، محرکهای قدرتمندی برای تمایل به انجام دادن یا ندادن چیزی هستند. دلایل شما چیست؟ چرا چیزی را میخواهید؟ چه معنایی برای شما دارد؟ ما اغلب میخواهیم چیزهایی را به خاطر یک سری دلایل پیش پا افتاده انجام بدهیم. هرچند، برای اینکه فرآیند درستی را طی کرده و به رویاهای بزرگمان دست پیدا کنیم، نیاز داریم از اینکه کارها را به دلایل درستی انجام میدهیم مطمئن شویم. خانواده، کشور، عشق، آزادی و امثال اینها، همه جزو دلایل درست برای انجام چیزی هستند. قبل از هر چیز، دلایل انجام کار مورد نظر را فهمیده و بعد تصمیم بگیرید.
وقتی اهدافتان در زندگی را مشخص میکنید، دلایل شما چیزی است که شما را در جهت کسب آنها هدایت میکند. هر وقت هدفی تعیین میکنم، مجبورم به دقت دلایل اینکه چرا چنین چیزی را میخواهم را تجزیه و تحلیل کنم. وقتی چیزی را به شدت بخواهم، همیشه بدستش میآورم. هیچ چیزی نمیتواند مانع من شود. مطمئناً شما هم همینطور هستید.
از خودتان دلایل را جویا شوید. در دلایل عمیق شوید. بعد آنها را بنویسید. آنها را در حد فکر باقی نگذارید. آنها را روی کاغذ و مقابل چشمانتان قرار بدهید. اگر در مورد گرفتن تصمیم برای انجام کاری مصمم هستید، این بخش مهمی از فرآیند خواهد بود. فقط در مورد آن فکر نکنید. فقط تصورش نکنید. آن را بنویسید.
[yt_heading style=”modern-1-orange” align=”right” heading=”h3″ color=”#A5A8E8″ width=”100″ size=”16″ margin=”20″ ] 5. توصیه یک پیر خردمند به شما [/yt_heading]
برای چند لحظه تصور کنید که در یک اتاق به همراه یک پیرمرد یا پیرزن خردمند هستید. این شخص تجربه فوقالعاده زیادی از زندگی دارد و در همه چیز متخصص است. آنها را در حالی که در مقابل شما نشستهاند تصور کنید. تصور کنید از آنها در مورد اینکه در گرفتن تصمیم مشکل دارید سوال میپرسید. آنها چه میگویند؟ آنها برای اقدام کردن چه توصیهای میکنند؟
اگر در این مورد با خودتان صادق و روراست باشید، این تمرین دگرگونکنندهای خواهد بود. حقیقت این است که شما در حال حاضر تمام پاسخها را در اعماق ذهنتان دارید. آنها تنها به یادآوری نیاز دارند. پس این شخص را در مقابل خودتان تصور کرده و واقعاً در مورد اینکه چه شکلی هستند فکر کنید. آیا ریش سفید بلندی دارند؟ آیا پوستشان چروک دارد؟ آیا روی صورتشان خطوط و چین و چروکهای عمیقی دارند؟
به بیرون نگاه کنید، تمام پاسخهایی که شما به دنبالش هستید را میتوانید پیدا کنید. تنها کاری که باید انجام بدهید این است که آنها را به سمت خودتان بکشید، مثل آهنربایی که فلزی را به سمت خودش جذب میکند.
منبع: wanderlustworker.com | seminarema.com