دوراهی اخلاقی
دوراهی های اخلاقی به دو شکل مشخص به وجود می آیند. شرایطی که در آنها درست و غلط به وضوح مشخص است،اما عمل به روش درست برای ما هزینه برمی دارد. نوع دیگر دوراهی اخلاقی وقتی است که درست و غلط به وضوح مشخص نیست. وقتی شرایط مبهم است و ما مجبوریم تصمیم بگیریم، نوع دوم دوراهی را تجربه میکنیم. در اینجا چند نمونه از درست و غلط وجود دارد که درواقع کاملا مشخص هستند، اما عمل به روش درست سخت است.
اخلاق ، منفعت طلبی یا جلب اعتماد ؟
دوراهی های اخلاقی به دو شکل مشخص به وجود می آیند. شرایطی که در آنها درست و غلط به وضوح مشخص است،اما عمل به روش درست برای ما هزینه برمی دارد.نوع دیگر دوراهی اخلاقی وقتی است که درست و غلط به وضوح مشخص نیست. وقتی شرایط مبهم است و ما مجبوریم تصمیم بگیریم، نوع دوم دوراهی را تجربه میکنیم. در اینجا چند نمونه از درست و غلط وجود دارد که درواقع کاملا مشخص هستند، اما عمل به روش درست سخت است.
- او میداند که استفاده شخصی از اموال شرکت غلط است،اما خب رفتن به مغازه کپی با مشکلاتی مواجه است.
- او میداند که اطلاعات محرمانه را نباید فاش کند، اما بعضی اوقات به راحتی ممکن است از زبان در برود.
- او میداند که باید بقیه پول را به کارمند پس بدهد، اما نگه داشتن پول و رفتن بسیار وسوسه انگیز است ، در این شرایط معتمد بودن ما آزمایش می شود.
- آیا ما جسارت، قاطعیت و شجاعت انجام کار درست را داریم؟
- آیا تا به حال توسط افرادی که با آنها کار میکنید تحت فشار قرار گرفته اید؟
- یا بدتر از آن توسط یک رئیس که یک تصمیم غیر اخلاقی بگیرید؟
نکته مهم :
چهار راهکار امتحان شده و حقیقی وجود دارند که به شما کمک می کنند، اگر با چنین شرایط عجیبی مواجه شوید درخواست آنها را دوباره به زبان بیاورید، بخواهید که درخواست شان را بنویسند، بگویید نه، مقابله کنید.
بررسی رویکردهای مختلف
بیایید این چهار رویکرد را به کار ببریم:
- -مدیر او از او خواسته برگه زمان حضور یکی از کارمندان را امضا کند با اینکه هر دوی آنها می دانند این کارمند به تعداد ساعت های گزارش شده کار نکرده زیرا به خاطر کودک مریض اش در خانه بوده است.
- شای احساس همدردی میکند اما می داند که امضا کردن کارت او بر خلاف مقررات شرکت است و دروغ محسوب می شود.
- برای بازگو کردن درخواست، شای می تواند بگوید: شما از من می خواهید این برگه را امضا کنم با اینکه در ان ساعات کاری ده ساعت بیشتر از واقعیت گزارش شده؟
- اگر رئیس او همچنان اصرار کند، او می تواند درخواست نوشتن این خواسته را بنماید. اگر می خواهید من این برگه را امضا کنم، می خواهم آن را به صورت نوشتاری و امضا شده به من بدهید!
شاید میتواند به سادگی بگوید نه! بیایید یک راه دیگر برای حل این مشکل بیابیم. من از نظر وجدانی نمی توانم این برگه را امضا کنم زیرا او این هفته ۳۰ ساعت کار کرده است، نه ۴۰ ساعت. آیا او میتواند هفته بعد اضافه کار کند؟ و سرانجام او ممکن است بهترین احساس را با مقابله مستقیم به دست بیاورد. من از این کار خوشم نمی آید. راهبرد شرکت و قانون کار در مورد این موضوع بسیار واضح هستند. البته اگر هیچ یک از این روش ها جواب نداد، شای باید موضوع را به مقام بالاتر گزارش دهد یا حتی به دنبال مکان دیگری برای کار بگردد. آنچه او نباید انجام دهد، به خطر انداختن موقعیت، اعتبار و اعتماد خودش با گرفتن یک تصمیم نادرست است.
این دوراهی ممکن است برای شای بسیار سخت بوده باشد، اما دومین نوع دوراهی حتی از این هم سخت تر است.
وقتی درست و غلط کاملا واضح نیستند، ما چه می کنیم؟
شاید بودجه ای برای تجهیزاتی در نظر گرفته شده که شما دیگر به آن نیاز ندارید. شما مجبورید از آن استفاده کنید یا آن را با این پول از دست بدهید.
آیا خلاق بودن هنگام خرید واقعا سخت است؟
اگر سازمان شما در طولانی مدت از آن بهره مند شود یا از شما خواسته شده است که اطلاعات مربوط به برکناری های آینده نزدیک را محرمانه نگه دارید تا زمان اعلام رسمی برسد، اما شما یکی از افرادی را که قرار است بیکار شود میشناسید و او قصد دارد خانه ای را بخرد، می توانید به شرایط گوناگونی فکر کنید که در آنها مرز درست و غلط اصلا واضح نیست.
اخلاق شناسان هم در مورد بهترین روش با هم بحث دارند اما در اینجا چند رهنمود برای کمک به شما در گرفتن تصمیمات سخت معرفی میکنیم؛
- هر عمل چه فواید و مضراتی خواهد داشت؟
- و کدام روش بهترین نتیجه را خواهد داد؟
- طرفین درگیر چه حقوق اخلاقی دارند؟
- و کدام عمل به بهترین شکل به به این حقوق احترام خواهد گذاشت؟
- کدام عمل با هر دو طرف یکسان برخورد میکند؟ و نشانه پارتی بازی یا تبعیض نیست؟
- شما باید سعی کنید چگونه فردی باشید و چه عملی به بهترین شکل آن را میسر می سازد؟
آزمون روزنامه را در نظر بگیرید اگر یک گزارشگر بی طرف بخواهد داستان اعمال شما را گزارش کند،دوست دارید تیتر آن خبر چه باشد؟ و سرانجام من وقتی در شرایط سخت قرار می گیرم، خودم را درحال تعریف کردن کارهایم برای مادربزرگ عزیزم تصور میکنم، شما نظر چه کسی را قلبا محترم می شمارید؟
آیا میتوانید تصور کنید چشم در چشم او بدون هیچ شرمندگی کارهای خود را بیان کنید؟ اگر چنین است، پس تصمیم درستی گرفته اید.خوشبختانه این رهنمودها به شما کمک خواهد کرد که معتمد بودن خود را حتی در شرایط سخت حفظ کنید.اعتماد هسته اصلی است و من با اینکه شما را تا به حال ملاقات نکرده ام باور دارم که همین علاقه شما به این سمینار آموزشی یعنی انگیزه های شما خوب هستند.شما در تمامی آن پنج عامل پیش بینی کننده اعتماد امتیاز ده را میگیرید. حدس میزنم آدم قابل اعتمادی هستید. اما قابلیت اعتماد و مورد اعتماد قرار گرفتن با هم متفاوت هستند.
ما چگونه میتوانیم به دیگران نشان دهیم که نیتمان خیر است و اینکه توانا و راستگو هستیم. در دایره بعدی مان، به کارهایی می پردازیم که می توانیم انجام دهیم. کارهای کوچک و بزرگی که گاه گاه میتوانیم انجام دهیم تا به دیگران نشان دهیم که شایستگی مورد اعتماد قرار گرفتن را داریم، می توانیم پنج عامل پیش بینی کننده اعتماد را در نظر بگیریم و این فرمول مختصر را برای به کارگیری پنج عامل اساسی به طور روزانه ایجاد کنیم. توانایی به علاوه ارتباط تقسیم بر منافع شخصی. فرمول اعتماد ما با توانایی شروع میشود که قابلیت اعتماد را در بر میگیرد.
محبوب باشیم!
مردم باید بدانند که ما متخصص هستیم، ماهر هستیم، میدانیم چه کار داریم می کنیم و به اندازه کافی معتمد هستیم که آنچه را که می دانیم انجام دهیم.اما حتی در محیط کار هم تخصص به تنهایی کافی نیست. مردم باید شما را دوست بدارند اگر شما را دوست داشته باشند، راحت تر می توانند به شما اعتماد کنند. و در صورتی می توانند شما را دوست بدارند که انتقادپذیر و راستگو باشید و رفتار دوستانه ای داشته باشید و حرف و عمل تان هماهنگ باشد.
من زمانی یک همکار بداخلاق داشتم که همیشه می گفت: تا وقتی دیگران به من احترام میگذارند، برایم مهم نیست که دوستم دارند یا نه! خب متاسفانه این دو جدا از هم نیستند. و در پایان حاصل جمع توانایی و دوست داشته شدن مان را بر نفع شخصی تقسیم می کنیم. در نظر داشته باشید هرچه تمایل به حفظ منافع شخصی بیشتر باشد، اعتماد کمتر می شود!
منتظر گام های بعدی اعتمادسازی باشید!
