يكي از مهمترين نيازهاي عاطفي كه در زندگي مشترك اهميت بسيار زيادي دارد، صداقت است. زماني كه زندگي زن و شوهر بر پايه صداقت باشد، احساس عشق و محبت زوجين به همديگر افزايش مي يابد و در عوض، بي صداقتي يكي از مخرب ترين عوامل در عشق و محبت است. نكته ديگري كه در اهميت صداقت وجود دارد اين است كه صداقت تنها راهي است كه شما و همسرتان مي توانيد همديگر را خوب درك كنيد.
تعريف صداقت
صداقت در زندگي مشترك يعني حداكثر اطلاعات صحيحي كه شما درباره خودتان، افكارتان، احساسات تان، عادات تان، امور مورد علاقه يا عدم علاقه تان، سابقه گذشته تان، فعاليت هاي روزانه و طرح هاي جاري يا آتي خود در اختيار همسرتان مي گذاريد. روانشناسان معتقدند سنخيت داشتن يا آن چه به آن سازگاري زن و شوهر گفته مي شود بستگي تام و تمامي با صداقت زوج ها با يكديگر دارد. اطلاعات دروغي كه زن يا شوهر به هم مي دهند سازگاري موفق يا تطبيق مناسب آن ها را كم مي كند و به اين ترتيب، امكان يافتن يك راه حل معقول و اتخاذ تصميم هاي هوشمندانه در زندگي زناشويي از بين مي رود و زن و شوهر از اين كه بتوانند در كنار هم شاد و سعادتمند باشند محروم مي مانند. پس صداقت دو كاركرد مهم در زندگي مشترك دارد:
اول) امكان سازگاري زن و شوهر را فراهم مي آورد.
دوم) فرصت شادكامي و سعادتمندي را به زن و شوهر مي دهد.
صداقت موجب مي شود در صورتي كه زن يا شوهر در مورد مسألهاي تفاهم ندارند با طرح صادقانه آن در پي حل و برطرف كردنش برآيند.
عواقب بي صداقتي
بي صداقتي با همسر پيامدهاي زيادي دارد، ولي مي توان همه آن ها را در دو گروه بزرگ جاي داد:
الف) موجب مي شود يافتن راه حل براي مسائل زندگي سخت و گاه ناممكن شود.
ب) از آن جا كه افراد در تشخيص برخورد غيرصادقانه شمي دروني دارند، بعد از پي بردن به چنين برخوردي، از خود مسائل غافل مي شوند و بيشتر وقت و فكر و ذكرشان متوجه بي صداقتي همسر مي شود كه اين خود بسيار مخرب و فرساينده است. صداقت موجب مي شود در صورتي كه زن يا شوهر در مورد مسألهاي تفاهم ندارند با طرح صادقانه آن در پي حل و برطرف كردنش برآيند. اما اگر صداقت در زندگي مشترك نباشد، نه تنها مسأله طرح نمي شود، بلكه پوشيده مي ماند و از كنترل خارج مي شود. صداقت در زندگي مشترك را به واكسن و واكسيناسيون تشبيه كردهاند. ممكن است واكسن زدن با درد همراه باشد، ولي عمري سلامتي به همراه دارد. صداقت هم چنين است. شايد رو راست بودن يا گشاده بودن در بعضي موارد با سختي هايي همراه باشد، اما بايد به خاطر داشت كه صداقت سنگ زيربناي زندگي مشترك است و صادق بودن با همسر بيش از هر چيز نشانه صداقت با خود است.
دلايل صداقت
۱ـ صداقت ستون زندگي مشترك است و مي دانيم اگر ستوني محكم و استوار نباشد، آن عمارت هر لحظه در معرض ريزش و فروپاشي قرار مي گيرد.
۲ـ صداقت به سازگاري زن و شوهر كمك مي كند، چرا كه باعث درك آنان از يكديگر مي شود.
۳ـ صداقت به زندگي ما رنگ و بوي دوستي و محبت مي بخشد. اما روانشناس ها دو دليل ديگر هم در اين مورد ذكر كردهاند كه به آن ها اشاره مي كنيم:
الف) صداقت امكان كمك گرفتن و حمايت در مواقعي را كه به ياري ديگران نياز داريم افزايش مي دهد. حتماً شما هم داستان چوپان دروغگو را شنيدهايد. اين داستان نمونه بارز بي صداقتي و در نتيجه ياري نشدن در زمان بحران و ياري خواهي است. اگر زن يا شوهري با همسر خود صادقانه رفتار نكند يا سخن نگويد، نخستين ضربه به شكل بي اعتمادي به او وارد مي شود. بي اعتمادي موجب مي شود زماني كه فرد به راستي كمك مي خواهد، صدايش شنيده نشود. در يك رابطه صادقانه، اعمال غير عقلاني معمولاً تصحيح مي شوند و عادات بد و رفتارهاي ناصحيح يا انجام نمي شوند يا اگر صورت گرفتند به سرعت اصلاح يا حذف مي شوند.
ب) صداقت موجب مي شود تا رفتار همسران بيشتر از روي تعقل و تدبر صورت گيرد. در حقيقت، صداقت سبب مي شود كه رفتار عاقلانهتري داشته باشيم. اگر بدانيم هر كاري كه مي كنيم يا هر حرفي كه مي زنيم زن يا شوهرمان به ياد خواهد سپرد، كمتر احتمال دارد دست به اعمال غيرمنطقي بزنيم. صداقت مثل دوربين فيلمبرداري در زندگي ماست. اگر صداقت داشته باشيم مي دانيم كه مي خواهيم چه عملي بكنيم و بنابراين، با آگاهي و تعقل بيشتري كار انجام مي دهيم. در يك رابطه صادقانه، اعمال غير عقلاني معمولاً تصحيح مي شوند و عادات بد و رفتارهاي ناصحيح يا انجام نمي شوند يا اگر صورت گرفتند به سرعت اصلاح يا حذف مي شوند. پس صداقت در زندگي و در رابطه با ديگران، به ويژه در زندگي خانوادگي، يكي از اصلي ترين نيازهاي آدمي است و نبودش چون موريانهاي بناي زندگي را تهي و آماده فروريزي مي كند.