زمانی که درگیر مسائل زندگی شخصی مان میشویم، ممکن است ارتباطاتمان با دیگران را از یاد ببریم. ممکن است آنقدر مشغله کاری پیدا کنیم که برای شریک زندگی مان وقت نگذاریم، یا آنقدر برای گرفتن غذایمان عجله داشته باشیم که فراموش کنیم نگاهی به صندوق دار رستوران بیندازیم. زمانی که مشغلههای زندگی زیاد میشود، مرکز توجهمان محدود به شخص خودمان میشود. اما اختصاص زمانی برای ارتباط با دیگران، حتی در میان این همه مشغله، برای احساس شادی و معنا در زندگی ضروری است.
قدرت ارتباط
برقراری ارتباط با دیگران نیازی اساسی در راستای شادی انسان است. همان طور که دکتر الیزابت هاپر در مجله «خوبی برتر» توضیح میدهد، روان شناسان اغلب خوشبختی را به دو دسته متفاوت تقسیم میکنند: نخستین نوع خوشبختی نوعی احساس شادی است و دومین نوع آن احساس معنا و هدف در زندگی.
پژوهش هانشان میدهند که روابط باکیفیت کلید زندگی معنادار هستند. هاپر این گونه نوشته است: «به جای این که برای پیدا کردن معنای زندگی تان آن قدر کار کنید تا از پا درآیید، معنا را جایی بیرون از خودتان بیابید: روابط انسانی تان.»
مطالعات همچنین نشان میدهند آرامش دادن به دیگران و کمک کردن به آنها در خلال مشکلاتشان میتواند به ما کمک کند تا یاد بگیریم به شکل بهتری از پس موقعیتهای استرس زای شخصی خود برآییم؛ این موضوع به طور کلی به ما کمک میکند تا رفاه احساسی بهتری به دست آوریم.
در نهایت شنیدن تجربیات دیگران- چه واقعی و چه خیالی- میتواند احساس همدلی ما را افزایش دهید و نحوه نگرش ما را به مسائل به چالش میکشد. اگر خود را به ایجاد ارتباط با دیگران عادت دهید، این کار به بخشی از برنامههای روزانه تان تبدیل میشود. در ادامه به روشهای سادهای اشاره میکنیم که میتوانید برای ایجاد ارتباطات روزمره بیشتر به کار بگیرید.
۱. به دوستانتان گوش فرا دهید.
دعوت دوستان به صرف قهوه و گفت و گو با آنها نه تنها انرژی مضاعفی به شما میبخشد، بلکه همچنین این فرصت را به شما میبخشد تا از تجربیات آنها استفاده کنید. گاهی اوقات ممکن است نزدیکان ما با همان مسائلی درگیر باشند که ما داریم با آنها دست و پنجه نرم میکنیم و به این شکل میتوانیم از دیدگاهها و نگرش مفید آنها استفاده کنیم.
به منظور این که به شکل حرفهای به حرف دیگران گوش دهید، باید پرسشهای مشخصی بپرسید تا بتوانید به جهت دهی احساسی طرف مقابل کمک کنید.
میتوانید چنین سوالی بپرسید: «چه چیزی بیشتر از همه باعث ناراحتی/عصبانیت/ ناامیدی و… شما در فلان موضوع خاص میشود؟» با طرف مقابلتان وارد بحث و جدل نشوید. فقط به او اجازه دهید هرچه در ذهن و دلش تلنبار شده را با شما در میان بگذارد. اگر به میان حرفهای طرف مقابل نپرید و مانع از حرف زدن او نشوید، او میتواند با خیال راحت با شما درد دل کند.
۲. با شخص جدیدی صحبت کنید.
اگرچه درست نیست با شخصی صحبت کنید که در مترو کنار شما نشسته و هدفون در گوش دارد، اما نمیتوانید تصور کنید که چه چیزهایی میتوان از هم نشینی با افراد مختلف در فرودگاه، مترو یا ایستگاه اتوبوس یاد گرفت.
پژوهشی که به تازگی صورت گرفته و شرکت کنندگان را به هم صحبتی با افراد غریبه حاضر در اتوبوس یا قطار واداشته، نشان میدهد که این افراد تجربیات مثبت تری را نسبت به سایرین داشته اند. نباید فراموش کرد که انسانها موجوداتی اجتماعی هستند. چالشی برای خود ترتیب دهید تا هر هفته حداقل با یک شخص جدید ارتباط برقرار کنید و ببینید که چه اتفاقی میافتد.
۳. داستان بخوانید و فیلم ببینید.
چه کسی میدانست که درازکشیدن جلوی تلویزیون و دیدن یک فیلم عالی میتواند برای سلامتی تان مفید باشد؟ فیلمها میتوانند تجربیات عجیب دیگران را در اختیار شما بگذارند. از آن بهتر این است که کتابی انتخاب کنید که شخصیت اصلی آن تفاوت زیادی با شما داشته باشد. به این شکل میتوانید درکتان را از افرادی که ممکن است در طول روز با آنها رو به رو شوید افزایش دهید.
۴. به پادکستهای صوتی گوش دهید.
درست مانند دیدن فیلم یا خواندن کتاب، گوش دادن به پادکستهای صوتی نیز نگرش ما را نسبت به تجربیات دیگران بهتر میکنند. پادکستها گزینه خوبی برای گوش دادن در طول مسیر هستند. هیچ شکی نیست که ارتباطات نقشی حیاتی در زندگی انسان بازی میکند. این مسئله نه تنها به تسهیل فرآیند به اشتراک گذاری اطلاعات و دانش کمک میکند، بلکه همچنین سطح احساس خوشبختی در افراد را افزایش میدهد؛ بنابراین نمیتوان اهمیت ارتباطات را دست کم گرفت.
منبع: سایت فرادید