آنچه یک فضا را شاد میکند سلامتی آن محیط است و یکی از مهمترین ارکان سلامتی و شادی در هر فضایی «اعتماد» است. اعتمادسازی یکی از مهارتهای هوش اجتماعی است. این مهارت به مورد اعتماد بودن و اخلاقمداری در رابطه با دیگران و توانایی ایجاد اعتماد در آنها مربوط میشود. در این مقاله قصد داریم به ادامه بحث اعتمادسازی بپردازیم.
[yt_heading style=”modern-1-orange” align=”right” heading=”h3″ color=”#A5A8E8″ width=”100″ size=”16″ margin=”20″ ]براي بناي اعتماد، افراد به چه ويژگي هاي رفتاري نيازمندند؟ [/yt_heading]
به منظور بناي اعتماد، افراد به ويژگي هاي رفتاري، نگرش ها و باورهاي زير نيازمندند:
◄ به خوبي انسان اميدوار باشند: بدون چنين اميدي افراد تحت فشار، تنها منزوي مي شوند. اميد به خوبي انسان تغييري است مبتني بر تمايل به خطر كردن در اين كه مردم شرور يا بدنهاد نيستند.
◄ به عدالت زندگي ايمان بياورند. ايمان به عدالت مشابه “باور بومرنگ“ است؛ يعني هر آنچه شما در زندگي به سوي ديگران پرتاب مي كنيد، سرانجام نزد شما باز خواهد گشت. بنابراين در صورتي كه مردم منصف و صادق باشند، بالاخره رفتاري مشابه دريافت خواهند كرد. ايمان به عدالت، نوعي نگرش قلمداد مي شود و مردم را پذيراي ديگران و تقبل خطر آسيب مي كند. آن ها بر اين باورند، شخصي كه با آن ها رفتاريمنفي داشته است، عاقبت آن رفتار نصيب خودش خواهد شد! و به گونه اي در اين زندگي يا زندگي بعدي تنبيه خواهد شد.
◄ به نيرويي قدرتمندتر از خودتان ايمان بياوريد: يعني پذيرش نيروي معنوي برخوردار از قدرت، خرد و دانشي بيشتر از شما؛ به نيرويي با داشتن طرحي الهي كه تجربه ها و هر آنچه شما در زندگي با آن مواجهيد را در بر مي گيرد. به جاي اين انديشه كه مهار سرنوشت زندگي تان صد در صد در دستان شماست؛ به اين قدرت معنوي ايمان بياوريد تا بتوانيد خواست خداوند را در زندگي تان جاري بدانيد. شما با پذيرش اراده خداوند در زندگي مي توانيد از عدم اعتماد و انزواجويي از ديگران رهايي يابيد. از آن جا كه كنترل دنيا با خداوند است، مي توانيد از بار مسئوليت خود بكاهيد و بگذاريد خداوند زندگي شما را هدايت كند. “توكل كن و به خدا بسپار“ مي تواند شعار شما باشد.
◄ محيطي شفابخش؛ چنين محيطي به معناي آفرينش پيوندي سرشار از اعتماد با اشخاص مهم در زندگي تان است؛ محيطي عاري از تهمت و خشونت. در محيط شفابخش شركت كنندگان فعالانه از بخشش، درك و روابط سالم براي حل مشكلات و موضوعات بهره مي گيرند. افراد در چنين محيطي مايل به از ياد بردن و رها كردن آسيب ها، جراحت ها و دردهاي گذشته خويش و اعتماد كردن به ديگران هستند
◄كاستن از احساس رقابت : كاهش رقابت ، حسادت و تدافع در برابر افراد مهم زندگي تان روشي است براي از ميان برداشتن موانع بين شما وآنها ،كاهش چنين موانع روان شناختي براي حركت به سوي ساختن اعتمادي دوطرفه ضروري است. پرده برداري از نقاط منفي خود، افشاگري شما از ناتواني تان در داشتن احساس خوب نسبت به خويشو درك عزت نفس نازل ، در كاهش بدفهمي يا ارتباط نادرست بين شما و اشخاص مهم زندگي تان ضروري تلقي مي شود. اين خود افشاگري ديدگاه شما را از موانع موجود بر سر راه ارتباط بين شما و ديگران آشكار مي سازد. خود افشاگري شما، ماسك تدافعي را از چهره تان بر مي دارد و به ديگران فرصت مي دهد تا شما را مثل خودتان بشناسند. آسان تر است كه اعتماد كنيم، چه چيز واقعي است و چه چيز غير واقعي و ناپيدا.
◄خطر پذيرش ديگران را تقبل كنيد. اين تقبل، شما را در نزد ديگران شخصي واقعي جلوه مي دهد. اين پذيرش، رفتاري ضروري براي بناي اعتماد بين دو نفر است، زيرا با پذيرش آن عوامل ضعيف و نيرومندي مستقر مي شوند كه شما ارتباط را روي آن استوار مي سازيد. ◄آسيب پذير شدن . با داشتن چنين ويژگي، ديگراني كه از نقاط ضعف و قوت شما آگاهند به شما لطمه وارد مي آورند. اين ويژگي گامي ضروري براي بناي اعتماد بين مردم محسوب مي شود. بايد در يك خود ارزيابي كلي بررسي كنيد ديگران شما را به خاطر آنچه واقعاً هستيد و خودتان دوست دارند و يا به سبب آنچه آن ها مي خواهند شما باشيد. براي خودافشاگري كامل بايد خطر آسيب ديدن از ديگران را بپذيريد. اين خطر پذيري سنگ بناي مهم در ايجاد و پرورش اعتماد به شمار مي آيد.
◄ترس را رها كنيد. ترس، مراودت شما را با ديگران محدود مي سازد. خود را از آن دسته از قيود رفتاري كه رشد هيجاني شما را از حركت باز مي دارند، آزاد سازيد. ترس از طرد شدن، ترس از شكست، ترس از مراقبت، ترس از موفقيت، ترس از آسيب ديدن، ترس از ناشناخته ها و ترس از صميميت ها از جمله موانع ايجاد و پرورش ارتباطاتمعتمدانه است و در صورت عدم توجه مناسب و اقدامات درماني در مسير رشد ارتباطات مانع ايجاد مي كنند.
◄پذيرش خود. پذيرش خودتان و توانايي هاي بالقوه تان گامي مهم در زمين گذاشتن سپر حفاظتي و برقراري ارتباطاتي توام با اعتماد به ديگران است. در صورتي كه شما به هويت خود نامطمئن هستيد و در نتيجه نمي توانيد ابتدا خودتان را بپذيريد، چگونه ميتوانيد به ارزيابي از خودتان بپردازيد كه در اعتماد سازي امري لازم تلقي مي شود؟ پذيرش خود از طريق برنامه فعال تاييد ـ خود و خودـ دوستداري كليدي است براي احداث شاهراه اعتماد در مسير زندگي.
[yt_heading style=”modern-1-orange” align=”right” heading=”h3″ color=”#A5A8E8″ width=”100″ size=”16″ margin=”20″ ] چه گام هايي را بايد براي بهبود اعتماد سازي برداشت؟ [/yt_heading]
فهرست مطالب
- گام ١: به پرسش هايي كه در پي آن مي آيد، پاسخ دهيد:
- گام ٢: اينك شما آگاهي خوبي از نقاط بي اعتمادي در خود داريد؟ چرا چنين وضعيتي پيش آمده است؟ برخي از باورهايتان را تغيير دهيد و اين وضعيت را بهبود بخشيد:
- گام ٣: وقتي شما باورهاي غير منطقي خود را رها مي كنيد و شروع به تاييد باورهاي جديد شخصي كرديد، براي كمك به ايجاد و پرورش اعتماد، يك يا هر دو تمرين زير را امتحان كنيد:
- گام ٤: اگر پس از تكميل گام هاي ٣ ،٢ ،١ هنوز در اعتماد كردن به اشخاص، گروه ها يا مؤسسات دچار مشكل ايد، مجدداً به گام ١ بازگرديد و دوباره تمرين را آغاز كنيد
گام ١: به پرسش هايي كه در پي آن مي آيد، پاسخ دهيد:
الف ـ آيا من به اشخاص ، گروه ها يا موسساتي بي اعتمادم؟
اگر پاسخ من بله است، به چه اشخاص، گروه ها يا موسساتي بي اعتمادم؛ اين بي اعتمادي را چگونه مي توانم هويدا سازم؟ اين بي اعتمادي چه شكلي است؟
ب ـ چرا من به اشخاص ، گروه يا موسساتي كه در مورد الف فهرست كردم، بي اعتمادم؟
ج ـ در پس اين بي اعتمادي به اشخاص، گروه ها يا موسسات فهرست شده در مورد الف، چه باورهايي نهفته است؟
د ـ چه ويژگي (هاي) رفتاري جديدي بايد كسب كنم تا بتوانم رشته هاي اعتماد با اشخاص، گروه ها يا موسسات فهرست شده در مورد الف را ايجاد و مستحكم سازم؟
گام ٢: اينك شما آگاهي خوبي از نقاط بي اعتمادي در خود داريد؟ چرا چنين وضعيتي پيش آمده است؟ برخي از باورهايتان را تغيير دهيد و اين وضعيت را بهبود بخشيد:
الف ـ باورهاي ارائه شده در گام ١ بند “ج” را در نظر بگيريد. باورهاي غير منطقي را رها كنيد و باورهاي تازه و منطقي را به جاي آن بنشانيد خود را از باورهاي كهنه برهانيد.
ب ـ رفتارهاي جديد ارائه شده در گام ١ بند “د” را در نظر بگيريد و براي ساختن باورهاي جديد و واقعي براي خودتان از فرايند تاييد ـ خود بهره بگيريد.
گام ٣: وقتي شما باورهاي غير منطقي خود را رها مي كنيد و شروع به تاييد باورهاي جديد شخصي كرديد، براي كمك به ايجاد و پرورش اعتماد، يك يا هر دو تمرين زير را امتحان كنيد:
الف ـ نامه نگاري: به شخصي كه با او در اعتماد كردن مشكل داريد، نامه اي بنويسيد و در آن دلايل عدم اعتماد، احساسات و باورهايي را كه مانع جريان اعتماد بين شما و او مي شود، فهرست كنيد. از او بخواهيد تا به شما در درك و حل اين مشكل كمك كند. به آن شخص بگوييد كه شما براي حفظ تماميت و انسجام خود مايل به انجام چه كارهايي نيستيد.
پس از اتمام نامه شما سه انتخاب در پيش رو داريد:
۱) آن را ارسال كنيد.
٢) آن را نزد خود نگه داريد.
٣) آن را پاره كنيد و دور اندازيد.
مهم نيست كدام را بر مي گزينيد؛مهم اين است كه شما لحظاتي را بدين مشكل انديشيده ايد و احساسات، باورها و رفتارهايتان را نسبت به آن شخص شناسايي كرده ايد، شما هواي اطراف خود را تازه و سالم كرده ايد، حتي اگر شما آن نامه را هرگز ارسال نكنيد.
ب ـ با اعتماد قدم بزنيد: از فردي كه نسبت به او بي اعتماديد بخواهيد نود دقيقه با هم باشيد. در طي اين زمان شما و او هر كدام بايد به نوبت به مدت سي دقيقه با دستمالي چشمان خود را ببنديد. زماني كه يكي از شما دو نفر چشمانش بسته است، ديگري (شخص بينا) هدايت شخص نابينا را در پارك، محل سايه دار و پر از درخت يا هر جايي كه قرار گذاشته ايد. بر عهده مي گيرد. شخص بينا بايد دستورالعمل هاي كلامي دقيق و روشن ارائه دهد و به ديگري (شخص بينا) فقط اجازه دهد كه بازو يا آرنج دست چپ او را بگيرد. شخص “نابينا” مي تواند هر پرسشي را كه دارد از ديگري بپرسد. شخص “بينا” مسير و جهت اين پياده روي را تعيين نمي كند. هدايت شخص “بينا” مسير و جهت اين پياده روي را تعيين مي كند. پس از اتمام سي دقيقه اول پياده روي، جاهايتان را با يكديگر عوض كنيد و كسي كه در سي دقيقه نخست دستمال روي چشمانش بود و نقش “نابينا” را ايفا مي كرد، در سي دقيقه دوم چشم ديگري را ميبندد و خود نقش “بينا” را ايفا خواهد كرد. هر گاه هر دو نفر نقش هاي بينا و نابينا را ايفا كردند، سي دقيقه ديگر فرصت دارند تا درباره موارد زير با يكديگر بحث كنند:
۱) اعتماد داشتن به شما چه قدر خوب است؟
٢) نقش “بينا” را چه قدر خوب ايفا كردم؟
۳) نقش “نابينا“ را چه قدر خوب ايفا كردم؟
٤) اعتماد دو سويه چه قدر در توفيق قدم زدن از روي اعتماد مهم است؟
٥) وقتي چشمانم بسته بود، چه احساسي داشتم؟
٦) وقتي شخص “بينا“ مرا هدايت مي كرد چه احساسي داشتم؟
٧) دستورالعمل هاي كلامي من براي تو چه قدر روشن بودند؟
٨) چه قدر مي توانستم هدايت هايم را بهبود بخشم؟
٩) چه قدر تو هدايت هاي مرا مي پذيرفتي؟
١٠) اين تجربه درباره اعتماد كردن به يكديگر حاوي چه نكاتي است؟
١١) اين تجربه درباره ترسم از فقدان كنترل شخص حاوي چه نكاتي است؟
١٢) اين تجربه درباره تغييراتي كه ما براي اعتماد سازي دو سويه بدان نيازمنديم، چه به ما مي گويد؟
١٣) چه قدر مايليم چنين قدم زدني را به مدت يك ماه يا تا وقتي كه به سطح سالمي از اعتماد به يكديگر برسيم ادامه دهيم؟
١٤) ديگر موانع موجود بر سر راه اعتماد ما نسبت به يكديگر كدامند؟ ١٥) تا كجا مايليم حس اعتمادمان ريشه دواند؟
گام ٤: اگر پس از تكميل گام هاي ٣ ،٢ ،١ هنوز در اعتماد كردن به اشخاص، گروه ها يا مؤسسات دچار مشكل ايد، مجدداً به گام ١ بازگرديد و دوباره تمرين را آغاز كنيد
[yt_heading style=”modern-1-orange” align=”right” heading=”h3″ color=”#A5A8E8″ width=”100″ size=”16″ margin=”20″ ] چگونه اعتماد دیگران را جلب کنیم؟ [/yt_heading]
۱- همیشه خوشرو و خوش لباس و مرتب باشیم.
۲- هنگام برقراری ارتباط کلامی، در چشمان شخصی که مخاطب ماست نگاه کنیم.
۳- به دیگران هم فرصت صحبت کردن بدهیم.
۴- صداقت و راستگویی را سرلوحه رفتار خود قرار دهیم.
۵- به گونهای به دیگران خدمت کنیم که هم خود راضی باشیم و هم طرف مقابل و مهمتر از همه خداوند هم راضی باشد.
۶- نسبت به ارزشهای فرهنگی و اخلاقیات جامعه خود پایبند باشیم.
۷- در سلام کردن پیشقدم باشیم.
۸- در حد معتدل و مناسب از ویژگیهای مثبت طرف مقابل تعریف کنیم.
۹- لبخند را فراموش نکنیم، زیرا لبخند زیباترین هدیهای است که همواره برای بخشیدن در اختیار داریم.
۱۰- بکوشیم در رفتار، گفتار و اعمالمان تناقضی نباشد.
۱۱- متانت، وقار و آرامش را در رفتارمان فراموش نکنیم.
پایان گام دوم
منتظر گام های بعدی اعتمادسازی باشید
[yt_heading style=”modern-1-orange” align=”right” heading=”h3″ color=”#A5A8E8″ width=”100″ size=”16″ margin=”20″ ] مطالب مرتبط: [/yt_heading]
نقشه راه اعتمادسازی: اعتماد چیست؟ (گام اول)
نقشه راه اعتمادسازی: بنا کردن اعتماد (گام دوم)
نقشه راه اعتمادسازی: اعتمادسازی در تیم های مجازی (گام سوم)
منبع: سمینارما