در مقاله ای با عنوان روش کنار آمدن با هوو در این مورد صحبت کردیم که اگر شوهرتان مجدد ازدواج کرد، چگونه با این موضوع کنار بیایید البته قصد ما عادی جلوه دادن این موضوع نیست بلکه اگر چنین مشکلی پیش بیاید، به نحوی باید آنرا برطرف کرد. همیشه هم طلاق راه مناسبی نیست مخصوصا با وجود داشتن فرزند! اما در این مقاله روی صحبتمان با مردهایی است که گمان می کنند با ازدواج دوم خوشبخت می شوند! وقتی صحبت از اختلالات اضطرابی می شود و در مورد آن توضیح داده می شود و راهکارهای درمانی ارایه می گردد، کسی این تصور را نمی کند که نویسنده قصد گسترش اختلاف اضطراب را داشته و یا خواندن این دست مقالات خود ایجاد کننده نوعی بیماری در جامعه است.
همین امر در مرد سایر موضوعات و اختلالات اعم از وسواس، مشکلات تربیتی والدین در فرزند پروری، مشکلات ارتباطی زوجین و .. هم صدق می کند. یادداشت ها و مقالات عمدتا در جهت افزایش اگاهی عمومی و همچنین ارایه راهبرد برای مشکلاتی است که در سطح جامعه گسترش یافته یا بیم آن می رود که گسترش یابد، طراحی می شود. لذا با آگاه سازی مردم قصد بر این است که از شیوع بیشتر این موارد جلوگیری شود و یا حداقل تلاش شود تا افراد درگیر با ان، بتوانند بهتر و راحت تر با مشکلات خود کنار بیایند. اما این توضیح در مورد برخی از مسایل دیگر صدق نمی کند. تعدد زوجین و اقدام مرد برای تجدید فراش جز آن موضوعات حساسیت برانگیزی است که از هر طرف بخواهیم به آن نزدیک شویم، عده ای حساس تر شده و این تصور را در ذهن پرورش می دهند که گویی نویسنده یا گوینده این دست مطالب قصد ترویج آن را دارد. البته این کاملا طبیعی به نظر میرسد. طبیعت خانم ها تعدد زوجین را نمی تواند تحمل کند و لذا با کوچکترین اشاره ای به این مساله، سریع حساس می شود.
تکه تکه شدن قلب در واقع مرگ عشق است
در هر حال سعادت و خوشبختی زناشویی در گرو صفا، صمیمیت، گذشت، فداکاری، وحدت و یگانگی است و همه اینها در چند همسری به خطر میافتد. گذشته از وضع ناهنجار زنان و فرزندان دو مادره،از نظر خود مرد آنقدر مسوولیتهای تعدد زوجات سنگین و خرد کننده است که رو آوردن به آن پشت کردن به مسرت و آسایش است. متاسفانه در یادداشت” کنار آمدن با هوو” این تصور در ذهن برخی از خوانندگان ایجاد شده بود که ما قصد داریم مساله چند همسری را ترویج داده یا تشویق کنیم ، در حالی که سعی ما بر آن بود که مشکل تعدد زوجیات در برخی از زندگی های زناشویی که وجود دارد را بررسی کنیم و راه حلهایی مناسب به این دست خانمها ارایه دهیم تا بتوانند بهتر از گذشته، زندگی مشترک خود را حفظ کنند و الا کسی تردید ندارد که تکه تکه شدن قلب در واقع مرگ عشق است و در چند همسری قطعا قلب چند تکه می شود.
هنگامی که خسته و وامانده ایم، در محاصره نگرانی ها و غمها قرار گرفته ایم، وقتی اخبار همه جا پر است از وقایعی که در خصوص سنگدلی و ستم و بی وفایی انسانی نسبت به انسان دیگر است و .. به دنبال جهانی مهربان تر و زیباتر می گردیم. بهشتی دلپذیر و خوش منظر که به ما وعده داده شده است و قطعا از هر جهت مکان بهتری است. اما موضوع این است که علی رغم ظاهر تحمل نپذیر و پر از بی رحمی این دنیا، ما در جهانی پر راز و رمز و اسرار آمیز زندگی می کنیم: همه چیزخوب و بد، زشت و زیبا، عشق و نفرت در همه جا و هر زمان وجود دارد. این ماییم که واقعیت را خلق می کنیم و با مشاهده اش ان را در زمان و مکان تثبیت می کنیم. کار بسیار راحتی است که بسیاری از معجزات زندگی مان را نادیده بگیریم و نسبت به آنها بی توجه باشیم. داشتن یک خانواده گرم و پر امید و وجود نازنین همسرمان، یکی از همین معجزات است.
همچنان که یاد میگیریم هر روز مثل روز قبل به یکدیگر عشق بورزیم، این نزدیکی و صمیمیت افزایش می یابد و عمیق تر می شود و به مرور رابطه ای ایجاد می کنیم که معنویات همچون محافظی آنرا در بر گرفته است. بهشت همینجاست، روی همین زمین، در درون ما، در تمامی اطرافمان و در همین لحظه.
تنها با عشق ورزیدن و عاشق ماندن نسبت به همسر و خانواده مان می توانیم آن
را ببینیم و لمس کنیم. موهبتی که قطعا در چند همسری تجربه نخواهد شد.
یک تمرین عاشقانه
در عشق واقعی، جدا ازمفید بودن همسر برای ما، او را می توان به عنوان فردی ارزشمند در نظر گرفت. به این ترتیب، عرضه عشق به همسر بدون انتظار هر نوع پاسخی است؛ عشقی که در پی پاسخ نیست و بی قید و شرط است. متعهد شدن در قبال رفاه و آسایش همسر، معادل و برابر با متعهد شدن در قبال خود اوست. شاید انجام چنین کاری غیر عملی و فراتر از توانایی ما باشد اما روش حصول به آن تنها با تلاش امکان پذیر است. شما تنها باید همسرتان را به همان شیوه ای که او میخواهد مورد علاقه و عشق قرار دهید و بدون قید و شرط او را دوست داشته باشید. اگر پایه‌های زندگی مشترک بر این اساس بنیانگذاری شود، بی وفایی در آن هیچ جایی نخواهد داشت.
