گام های رسیدن به موفقیت چیست؟ بسیاری از افراد پاسخ خواهند داد: “این به تعریف شما از موفقیت بستگی دارد” اما تعریف این کلمه چیزی نیست که به دنبال آن هستید.
شما میدانید چه چیزی میخواهید و علاقمند هستید که بدانید چطور میتوانید اهدافتان را به ثمر برسانید. مشکل اصلی شما زمان و نیازهای روزانه زندگی شماست. تاخیر در شروع سفر موفقیت، تاوانی را برای شما به همراه خواهد داشت. اختراع شما اختراع نمیشود، و کتابتان نانوشته باقی میماند، چون باید همینجا و همین الان صورتحسابهایتان را پرداخت کنید. هنگامیکه کارتان تمام شد، سخت میشود انگیزهای برای کار کردن روی رویایتان پیدا کرد. دیگر خسته شده و احساس قبل را ندارید.
یه نکته رو فراموش نکنید:
فقط تصور کردن رویاها و آرزوها مهم نیست، مهم اینه که برای رسیدن به رویاها دست به کار بشید و هر کاری انجام بدید تا این مسیر رسیدن کوتاه تر بشه. با دعا کردن و خدا خدا کردن چیزی درست نمیشه. باید سعی و تلاش کنید و در کنار اون دعا کنید. منبع
اکنون وقت آن رسیده که تغییر کنید. کلیدی برای موفقیت وجود ندارد. کلیدهای مختلفی برای درهای مختلف و قدمهای مختلفی برای رسیدن به مراحل بعدی وجود دارد.
فهرست مطالب
- ۱- همیشه انگیزه نداریم!
- ۲- الگو گرفتن از افراد موفق
- ۳- ساخت شبکه ارتباطی
- ۴- کمالگرایی را تمرین کنید
- ۵- با شکست به عنوان بخشی از یک فرآیند برخورد کنید
- ۶- اهداف واقع گرایانه داشته باشید
- ۷- موارد مشکل ساز را مشخص کنید
- ۸- حواس پرتی ها را کاهش دهید
- ۹- به خودتان وقت استراحت بدهید
- ۱۰- تقسیم بندی فعالیت ها
- سخن پایانی
۱- همیشه انگیزه نداریم!
مگر دستیابی به اهداف مربوط به انگیزه شخصی نیست؟ اگر باانگیزه نباشید چطور موفق می شوید؟
مشکل انگیزه مسئله احساسات و اوهام است. اگر تمام چیزی که به شما انگیزه میدهد یک خواست درونی برای به نتیجه رسیدن است، وقتی خواست شما در میان نباشد به اهدافتان نمیرسید. حتی زمانهایی هم پیش میآید که خواست شما قوی است، اما درگیر کارهای دیگر هستید و به رویایتان نمی اندیشید. مثلا شما نمیتوانید فلان کار را از دست دهید، چون اگر این کار را کنید پولی به شما پرداخت نمیشود، پس رویایتان را کنار میگذارید.
آیتکین تانک، موسس JotForm پیشنهاد می کند که به “سیستم” ها وابسته باشیم تا انگیزه درونی. انگیزه درونی، انگیزه خود شخص برای عمل می باشد، و تانک بیان می کند “احتمالا اوقاتی وجود دارد که نمی خواهید کاری انجام دهید.”
به جای صرف وابستگی به انگیزه، سیستمی بنا کرده و آن را دنبال کنید، فرقی نمیکند چه احساسی دارید، فقط سیستم از قبل طراحی شده را دنبال کنید. در اینجا خلاصه ای از اینکه تانک چطور سیستم خود را اداره میکند مشاهده مینمایید:
- دو یا سه کار مربوط به اهداف اصلیتا که میخواهید روی آن متمرکز شوید را شناسایی کنید.
- زمانی را در روز برای تمرکز موثر اختصاص دهید.
- به هر فعالیتی که در حوزه تمرکز شما نیست نه بگویید.
- به خود مقدار خاصی انعطاف پذیری بدهید. اگر هیچ گونه انگیزه ای برای نشستن و شروع نوشتن ندارید، کتابی بخوانید تا به آگاهی نوشتاری شما کمک کند، یا وقتی برای مرتب کردن محیط کارتان بگذارید.
برای بسیاری از ما، “نه” گفتن به حواس پرتیهای ناگزیر و جذاب، بخش سخت کار است. تانک توصیه می کند روی چیزی که درمورد رویایتان دوست دارید تمرکز کنید. چرا میخواهید این کار را شروع کنید؟ در اصل، روی چیزی که اهداف شما را عالی و بزرگ میکنند تمرکز کنید.
۲- الگو گرفتن از افراد موفق
استفاده نکردن از الگوهای افراد موفق همانند نادیده گرفتن راهنماییهای مردم شهر جدیدی که به صیاحت آن آمده اید می ماند، که این نادیده گرفتن کاملا بی معناست.
صرف نظر از اینکه شما چقدر ماجراجو و کنجکاو هستید، باید الگوهایی داشته باشید. بیاموزید که چطور عمل کردند، و از آغاز شروع کنید، سپس راههایی برای متمایز کردن خود بیابید.
به گفته دانشگاه Ohio برخی از موفق ترین افراد خود ساخته ، صفات مشترکی دارند از جمله:
- اهداف و برنامه های ساده دارند.
- تمایل به کار با دیگران و وابستگی به آنهایی که به دستیابی اهداف کمک میکنند و دوری از آنهایی که به این کار کمک نمی کنند.
- عزم و شناخت دارند.
- تمایل به اولویتبندی و سادهسازی ارتباطات واضح و مهم دارند.
- توانایی تصمیمگیری که ترکیبی از واقعیات، داستانها و احساسات مردم را میسازد.
اگر برای انتخاب شخصی که از او تقلید میکنید تردید دارید، صفات بالا نکات خوبی برای استفاده میباشد. به مرور زمان، هر چه بیشتر افراد موفق را دیده و از آنها الگو بگیرید، بیشتر احتمال دارد که الگو یا مدل خود را پیدا کنید.
۳- ساخت شبکه ارتباطی
شکی وجود ندارد که شما به دیگران برای موفق شدن نیاز دارید. بدون شک ایدهها در خلاء به وجود نمیآیند. بدین معنا که ساخت شبکه ارتباطی درست، راهی به سمت موفقیت است.
اگر در شبکه سازی دچار اشتباه شوید، ناامید شده و حتی صدمه خواهید خورد. هرگز قدرت ساخت شبکه ارتباطی خود بکار می گیرید را دست کم نگیرید.
دانشگاه Rutgers برای شبکه سازی نکاتی را ارائه داده است:
- مفید باشید: قانون طلایی شبکه سازی ارتباطی را دنبال کنید-به دیگران کمک کنید، مهربان باشید و در حق دیگران لطف کنید. سپس با کسانیکه به آنها کمک کرده اید در ارتباط بمانید.
- محکم باشید: به دیگران نشان دهید که میتوانید محکم باشید و تصویری را بپرورانید که پایبندی شما به هدفتان را انعکاس دهد.
- حقیقی باشید: بخاطر اینکه شخصی به شما سود میرساند با او ارتباط برقرار نکنید. ارتباطاتتان را بر اساس علاقه صادقانهتان به آن شخص و کاری که انجام می دهد برقرار کنید.
- رک باشید: شیرین زبانی و چاپلوسی دیگر کارساز نیست. ارتباط صادقانه، مخلصانه و بیپرده نشان دهنده ی یک برقرار کننده ارتباطی عالی است.
- ملاحظه کار باشید: توجه دقیق و نزدیک به هرچیزی که دیگران میگویند داشته باشید، و کلمات را به هدر ندهید. هر چه بیشتر درمورد خود صحبت کنید، نظر کمتری راجع به خود از آن شخص دریافت می کنید. درمورد علایق و احساسات دیگران اطلاعات بدست آورید.
شبکه سازی ارتباطی، سفری مخصوص به خود است و هر قدم آن به اندازه مقصد شما مهم است.
از لحظات آگاه باشید، به چیزهایی که مردم می گویند و انجام می دهند توجه کنید، و با کسانیکه مشتاق و پر هدف هستند ارتباط برقرار کنید.
۴- کمالگرایی را تمرین کنید
معلمان، والدین و الگوهایتان در طول دوران کودکی این فرضیه را به شما تلقین کرده اند که باید در همه زمینه های بهترین باشید. اما تجربه نشان می دهد که آنها تصویر درستی از حقیقت به شما ندادهاند. پس از همه، این بحثی بر چگونگی دستیابی به اهدافتان است.
در کتاب Doug Lemov به نام عالی تمرین کن (که با Erica Woolway و Katie Yezzi نوشته شده) نویسنده بیان میکند که موفقیت فقط حاصل تمرین زیاد نیست، بلکه این است که چطور تمرین می کنید. او نکات ارزشمندی را درمورد اینکه چطور خودمان را برای موفقیت آموزش دهیم فراهم آورده است.
- راه درست را تشخیص داده و آن را مرتب تمرین کنید. تمرین انجام کاری به غلط، متد غلطی را در ذهن شما جایگذاری می کند.
- مهمترین و تاثیرگذارترین چیزها را بیشتر از بقیه تمرین کنید. قانون ۸۰/۲۰ میگوید که ۲۰ درصد تمرین صحیح منجر به ۸۰ درصد نتیجه میشود.
- با تکرار، آنقدر آن فعالیت را تجزیه و تحلیل کنید که بعدها به ندرت مجبور شوید درمورد آن فکر کنید.
- آنقدر تکرار کنید تا بتوانید هنگامیکه طوطی وار حفظ می کنید خلاقانه فکر کنید.
- هر وقت تمرین میکنید، در ابتدا هدفی انتخاب کنید. هدفی که قابل کنترل و قابل اندازه گیری باشد.
- روی چیزی که از قبل در آن خوب عمل می کنید تمرکز کرده و به تمرین آن ادامه دهید.
- اگر کاری را اشتباه انجام دادید، با به عقب برگشته و با انجام مداوم آن درستش کنید.
برای تمرین کمالگرایی، اگر کسی را داشته باشید که به شما بازخورد بدهد خیلی به شما کمک خواهد شد. اگر مربی یا معلمی دارید، با او درمورد اطلاعاتی که در کتابخانه ها و اینترنت موجود است مشورت کنید.
۵- با شکست به عنوان بخشی از یک فرآیند برخورد کنید
اگر چیزی به جز موفقیت انتظار ندارید، به شدت ناامید خواهید شد. هر کاری که ارزش انجام دادن داشته باشد سخت است، و شکست بخشی از این فرآیند، و در واقع، بخش مهمی از آن است. شکست درکی ارزشمند از کارهایی که نباید انجام دهید به شما اعطا می کند. حتی اگر نتوانید بفهمید که کجای کار را اشتباه انجام داده اید، احتمالا عوامل بیرونی بوده اند که در شکست شما تاثیر گذاشته اند.
حالا باید تحلیل کنید که عوامل شکست شما چه بودهاند. وقتیکه شکست می خورید، این موارد را تحلیل کنید:
- چه چیزهایی، حتی خیلی کم، عوامل بیرونی/محیطی/اجتماعی بودند که باعث شکست من شدند؟
- دفعه بعدی که با مشکل مواجه می شوم، چطور باید پاسخ دهم؟
- مشکلاتی وجود داشته که بدون توجه به عوامل بیرونی به وجود آورده باشم؟ چرا آنها را به وجود آوردم؟
- این بار از چه کسی در اطرافم “می توانم” و “باید” کمک بگیرم؟
تجزیه و تحلیل و یادگیری ضرورتاً به همین آسانی که فکر می کنیم نیست، به همین دلیل است که باید تعداد دفعات زیادی برای شکست آماده باشید. همانطور که در قدم چهارم این مقاله بیان شد، تمرینتان را بهینه سازی کنید. هر چه بیشتر هر بخش از فرایند را با متد صحیحی در ذهنتان تمرین می کنید، شکست کمتر اتفاق میافتد.
۶- اهداف واقع گرایانه داشته باشید
اهداف و مقاصد واقع گرایانه نقاط کنترل و بازرسی هستند که در راه موفقیتتان میتوانید به آن برسید. اگر هدف شما این است که یک خواننده محبوب یا فرد مشهوری شوید، این چیزی نیست که شما فورا به آن برسید. بلکه فقط یک رویاست. بدون اهداف واقع گرایانه، که شما را به آرزو و خواسته هایتان نزدیکتر میکنند، رویای شما تبدیل به حقیقت نخواهد شد.
یک مطالعه که در سایت ScienceDirect منتشر شد، دریافت که افراد بخاطر درگیریها و مبارزات هدفشان و چندگانگیهایی در اهدافشان، سطوح بالاتری از افسرگی و استرس را تجربه میکنند.
به عبارت دیگر، ممکن است آرزوی موفقیت داشته باشید، اما اهداف ضروریتان با هم در تضاد باشند، و وقتی این اتفاق می افتد سلامت ذهنیتان آسیب می بیند.
علاوه بر این، ممکن است درمورد اهداف فعلیتان مردد باشید، چون با چیزی که در حقیقت برای آن ارزش قائلید همسان نیست. اهدافتان را ارزیابی کرده و از خود بپرسید که در حقیقت از زندگی چه میخواهید؟ آیا اهدافتان در راستای چیزی که در اصل میخواهید است؟
۷- موارد مشکل ساز را مشخص کنید
ممکن است با مشکلی مواجه باشید که دیدتان را تار کرده باشد، و در آن آرزوهایتان و قدمهایتان برای موفقیت، در پیش زمینه گم شده و شما دائما با مسئله فعلیتان درگیر شوید.
حدود ۱۸ درصد از افراد، از اختلالات استرسی در وحله هایی از زندگیشان رنج می برند، اما فقط ۳۷% از این افراد در جستجوی کمک هستند. اختلالات استرسی و دیگر اختلالات معمول مثل افسردگی، میتوانند توانایی شما در کار و زندگی را تحت تاثیر قرار دهند. به نوبه خود، تمرکز شما وقتی اختلالتان در پس زمینه بزرگ جلوه داده میشود شکست میخورد.
اغلب اوقات کسانیکه از استرس رنج میبرند خیلی به آینده فکر میکنند. راه دستیابی به آرزوهایتان تا زمانیکه روی اهداف و مقاصد ضروریتان تمرکز نکنید باز نمیشود. قدمهای فوری بردارید-برای مثال، من ۵۰۰ کلمه در روز از ساعت ۱۰ صبح تا ۲ عصر خواهم نوشت- و روی عملی که جلوی شماست تمرکز کنید. علاوه بر این، تفکر آگاهانه را برای کاهش استرس در نظر بگیرید.
۸- حواس پرتی ها را کاهش دهید
حواس پرتی ها بخش بزرگی از موانع رسیدن به اهداف هستند. کاملا عجیب است که در محل کار خبرهای فیس بوک خود را چک می کنید، یا درحالیکه می دانید که فردا صبح کنفرانس مهمی دارید، ولی با این حال شب تا دیر وقت بیدار میمانید. متاسفانه، این چیزها کاری با پیشرفت کاری شما ندارند-اما پیشرفت کاریتان با رویایتان رابطه نزدیکی دارد.
کاهش حواس پرتیها میتواند به سادگی نصب یک برنامه بهره وری روی موبایل یا تبلت شما باشد، یا لازم باشد که چیزهایی که حواستان را پرت میکنند را به شکل فیزیکی از محل کار خود حذف کنید-هرچیزی که تمرکز شما را از بین می برد.
۹- به خودتان وقت استراحت بدهید
لازم است چیزهایی که حواستان را پرت میکنند را درحالیکه روی اهداف متمرکز شدهاید بکاهید، اما باید زمانی را نیز برای رفع خستگی به خود اختصاص دهید.
استراحت و ایجاد وقفه در کار به شما کمک میکند که ذهنتان را بازسازی کنید. در طبیعت قدم بزنید، با دوستانتان بازی کنید، ورزش کنید و کتاب بخوانید، هر چیزی که از انجامش لذت برده و برای سلامتتان ضرر نداشته باشد.
۱۰- تقسیم بندی فعالیت ها
وقتی روی اهدافتان کار میکنید، این تمام کاری باشد که انجام میدهید. وقتی دارید شبکه ارتباطی می سازید، ساخت آن تنها کاری باشد که انجام میدهید. زمانی را که به استراحت اختصاص دادهاید با چک کردن ایمیل های کاریتان هدر ندهید. تقسیم بندی، شما را برای دستیابی به حداکثر تمرکز و بالا بردن اشتیاق به کارتان توانمند میسازد.
سخن پایانی
تنها عاملی که رویاهای شما را به واقعیت تبدیل میکند، “تمرکز” است. اهداف سادهای را مد نظر بگیرید که شما را به چیزی شبیه یک رویای فوق العاده نزدیکتر و نزدیکتر کند. همانطور که روی هر هدف کار میکنید، تمرکز کامل را هم تمرین کنید.
شما دارید برای لحظاتی تمرین میکنید که انگار شانسی ظهور میکنند، لحظاتی که شما را به آستانه رویاهایتان میرسانند. تکرار، کلید تمرکز است. برای کسب مهارتهایی که برای موفقیت نیاز دارید تمرین کنید، به توصیههای افراد موفق و با تجربه توجه کنید. هر گام کوچکی که به تدریج بر میدارید، به نتیجهای بزرگ بدل میشود.